دریای کویر

سلام 95..کارت ملی هوشیار...

جمعه, ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۳۶ ب.ظ

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ......

چندی پیش اعلام کردند که تانیمه بهمن ماه هرکسی کارت ملی نداشته باشه یارانه اون قطع  میشه وتا کارت ملی خودش روگرفت یارانه اون پرداخت میشه خب اینجورمواقع شایعه های مختلفی پخش میشه ازجمله اینکه هرکی کار ملی اش تاریخش هم گذشته باشه یا نداشته باشه یارانه اون قطع میشه درصورتی که این طرح فقط شامل افراد18سال به بالا میشه که اصلن کارت ملی ندارن بلطبع ارباب رجوع فراوان دراین مورد داریم حالا ثبت نام کارت ملی بدین صورته که بعدازثبت نام تعیین روز میکنیم که فرد ثبت نام شده کی بره ثبت احوال برای انجام دادن بقیه کارها وتحویل مدارک ...حالاتو شهرما ظرفیت نوبت دهی ثبت احوال پرشده وفعلا نوبت نمیشه گرفت فقط میشه همون مرحله اول ثبت نام روانجام داد..حالا این دوهفته بشدت دراین باره ازمون سئوال میشه ...

1.نه نفر داخل دفتربودن نفراول میگم کارت چیه میگه کارت ملی ام تاریخش گذشته توضیح میدم فعلا نوبت دهی نیست مشکلی نداره سال دیگه بیان برا ثبت نام بهتره ..میره نفردوم یه همراهی داره اونم همین سئوال بازم همون جوابها ..نفرسوم هم همراهی داره دوتاباهاش هستن اون هم همین سئوال وجواب ....نفربعدی باخنده میگه به منم بگو منم کارت ملی ام تاریخش گذشته ...بازم همون سئوال جواب تکراری ..نفر چهارم هم بازم همون سئوال روداره ...میگم چن بارتوضیح دادم مگه نشنیدی  گفت به اونا گفتی به من که نگفتی ؟!....تا نفر اخر  به چندسئوال تکراری جواب تکراری رودادم یعنی فقط حرف زدم ..یعنی چاره دیگه ای نداشتم ........

2- پسره جوون خوشتیپ اومده با نازمیگه اومدم کارت ملی ثبت نام کنم بالای بیست سالش هست میگم یه ثبت نام موقت میتونی بشی نوبت دهی می افته برا سال دیگه ظرفیت نوبت دهی پرهست ..پسره با ناز موهاش رو با دست میبره بالا ومیگه نگووووووو من چیکارکنم کارت ملی رو نیازفوری دارم .میگم خب باید زودتراقدام میکردید ...باهمون ناز میگه اسمون زمین وکائنات همه دست به دست هم دادند تا من ثبت نام نکنم .... بلافاصله گفتم الانم  اسمون زمین وکائنات دست بدست هم دادن نوبتت بیفته برا سال دیگه ....

3-(یه توضیح بدم اول؛ برا افرادمتاهل ثبت نام کارت ملی بایدمشخصات همسرتاریخ عقدروواردکنیم  البته تازگی گفتن اجبار  نیست) پیرمردبا دخترش اومده کارت ملی نداره متولد 1308هست بعد توشناسنامه اش اسم بچه هاش هست ولی اسم همسر وتاریخ عقد نیست میگم تاریخ عقد میخواد اینکه نداره ...دخترش میگه مادرمون مرده اون زمان قدیم که محضری نبودن قباله ازدواج ها رویه کاغذ مینوشتن ..پیرمردمیگه چی میخواد تا دختره به پدرش توضیح بده گوشی روبرمیدارم زنگ میزنم به ریس ثبت احوال چاره بپرسم ...پیرمردکه ماجرا روفهمید به دخترش گفت بریم «خیری» رو عقد کنیم تاریخ عقد میزنند توشناسنامه ام ...دخترش میگه نمیخواد صبرکن داره زنگ میزنه پیرمرددوباره گفت نه بریم «خیری» رو  عقد کنیم ..دخترش گفت «خیری» تورونمیگیره اون جوونه ...پیرمردبا غیظ گفت غلط کرده منو نمیگیره چهل سالشه شوهرگیرش نمیاد ازخداش هم باشه منو بگیره ...حالا منم باتلفن حرف میزنم بزورخنده ام روکنترل میکنم بعدازخداحافظی ازریس؛ میگم پدرجون نمیخواد تاریخ عقد ...پیرمرد اخم هاش روتوهم برد وگفت کی گفت تو زنگ بزنی ........

4- پیرمرده اومده میگه کارت ملی هوشیار میخوام (کارت ملی هوشمند) میگم فعلا نوبت نیست برا سال دیگه ..حالا ول کن نیست هی سئوال میکنه هی سئوال میکنه اززمین وزمان هم سئوال میپرسه نمیذاره کارم روانجام بدم نه من نه همکاری...بعد یه بیس دقه نگاهی به بیرون میکنه و ازروصندلی بلندمیشه باخنده ای زیرکانه میگه خودم میدونستم کارت ملی سال دیگه بایدبیام منتظربودم بیان دنبالم گفتم بیام اینجابشیم ازشمابپرسم و وقتم بگذره ....حالا کارت ملی اش همون لحظه اول داددست من رومیزم بود برداشتم بدم بهش که  نگاه کارت کردم وگفتم کارت شماست؟ گفت اره بده برم  بیرون منتظرم هستن ..دوباره نگاه کارت کردم مشخصاتش روخوندم گفت اره منم بده ..گفتم ولی عکسش شما نیستید مطمئنید مال شماس گفت اره مال منه بده ..همکاری روصدا کردم وگفتم ببین مشخصاتش درسته ولی عکسه مال این نیست ...همکاری اومد نگاهی انداخت بکارت وگفت تشابه اسمی پیدا میشه ولی عکسش مال این نیست ...پیرمرده گفت نه مال منه  عکس چن سال پیشمه جوونتربودم ..گفتم نه نیست ..همکاری گفت اره شبیه تونیست ...(محکم وجدی میگفتیم ) ییرمرد گفت مال منه خودم دادم دست خانوم ..گفتم درسته ولی عکسش شبیه شما نیست مطمئنید مال شماست ؟ همکاری هم گفت مطمئنی مال خودته ؟ ..پیرمرده گیج شد ..مرددنگاهمون کرد ..کارت روبدستش دادم خیره به عکس روی کارت ملی نگاه کردوگفت راست میگید شبیه من نیست یعنی ازهمون روزاول اشتباه شده ؟!...مال منه ؟! مردد بود زدیم زیرخنده گفتم همون اول میدونستیم مال شماست گفتیم  شوخی کنیم یکم بخندیم ...پیرمرده نگاهمون کرد حرصش رو قورت دادوگفت همسایه گله نکن پندش کن ( همسایه روگلایه نکن ولی مثل خودش عمل کن )

5- تودفتر یه نوشته زدیم که تا پونصدتومن خردنداری بخند واگه بیشترنداری الان بخندبعدا پول روبیار...پسره اومده ثبت نام کارت ملی انجام دادم بعد خردنداشت نه اون نه من..گفتم اشکال نداره دفعه اومدی بیار...بعدهی دهنش روبرا من بازبسته میکنه شکلک درمیاره میگم چیزی میخواید دوباره دهنش روبازترمیکنه میگم چی؟ اینبارسعی میکنه همزمان که دهنش روبازمیکنه یه نیشخندهم بزنه میگم اقاچی میخواید بگیدخب ..میگه میخوام اندازه دوتومن لبخندبزنم تا دفعه بعدپول میارم ...خنده ام میگیره من وخانم دیگه ای که تودفترهست میزنیم زیرخنده ..پسره انگارتازه متوجه شده باشه چه گافی داده بااون  شکلک دراوردنش جای خندیدن ..خودش ریسه میره ازخنده وازخجالت قرمزمیشه ...میگم برو بنده خدا تا باخنده ات منو مجبورنکردی چیزی بزارم کف دستت برو...

(17بهمن ماه سومین بازارچه خیریه فروش غذا (  لقمه  های مهربانی ) بهمراه اولین مسابقه نقاشی  وانشاء نویسی  کودکان معلول رو به امیدخدا برگزارمیکنیم دوستانی که علاقمندبه کمک مالی دراین  امرهستند باهام تماس بگیریدشماره کارت جدیدبهتون بدم فقط یادتون نره بعدازواریز پیغام ..اس ..یاتلفن نزنیدمبلغ روبگید..فرقی نداره هزارتومان یاصدمیلیون ...مهم نیت دوستان هست ....)

خداروشکر یادمون نره توهمه روزهامون خوشی وناخوشی همدیگه رو دعا کنیم وبرای هم ازته دل موج مثبت بفرستیم برای جسمی ..مالی ..روحی........ خدایا کمکمون کن که بتونیم ازته دل وبا نیت پاک ازت بخشش بخوایم برای همه وقت هایی که بودی وما ندیدیم ...ویا شاید نخواستیم بببنیمت....خدایا شکرت...

 

عکس نوشته تنها و غمگین (10)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۰۹
دریا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">