دریای کویر

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ......

توی تک کلاس مختلط مدرسه کوچیک ، فلافل هاروکه تقسیم کردم بین بچه ها نشستم ....دارم به خوردنشون نگاه میکنم وحرف میزنیم ...هوا سرده ...سوزسردی داره میادو اسمون هم کبوده ولی انگاری چیزی جلو بغضش رو گرفته که  باریدنش متوقف شده ...

عباس دماغش رو بالا میکشه ومیگه مال من همش گوجه است ...میگم غرنزن همه مثل هم هستند همه موادشون به یه اندازه هست ..سکینه کلاس اولی گفت اگه پلاپل دوس نداری بده من....خواستم چیزی بگم که امیرازگوشه ای که نشسته بود پاشد اومدطرفمون ...

گفت اگه سیرنشدی من نصف فلافل خودم رومیدم به تو ...سکینه خندید جای خالی دوتا دندون شیری اون نمایان شد ..معصومه گفت بده من میبرم برای بی بی ام ....یکی ازته کلاس دادزد بی بی تو که دندون نداره ..پلاپل نمیتونه بخوره ...

میخندم میگم بچه ها ..عطسه امونم نمیده دوتا عطسه پشت سرهم میکنم ...سهراب بلند عین ادم بزرگا میگه الله صبر ...الله صبر...همینجورکه با دستمال دماغم رومیگیرم نگاش می کنم ومیخندم ...محمدعلی بهم میگه دماغت رو محکم نگیر خون میاد ...میگم چی ...

میگه من وقتی سرما میخورم دماغم رو محکم بگیرم خون میاد ..میگم الان خوبی ...میخنده ومیگه ها... این رومیخورم دارم قوی میشم ...با ادایی که درمیاره همه میخندیم ....بنفشه رو میبینم کلاس چهارم هست یه گوشه واسه خودش نشسته و اروم اروم وبالذت داره فلافلش رو میخوره ..

اینقدارامش داره که حظ میکنم اینقدهم با اشتها میخوره که حس میکنم خودم چقد گشنمه ..وقتی که متوجه نگاه خیره من میشه به روم میخنده ....خودم حس خجالت زده ای دارم میگم دوس داری ..میخنده ومیگه خیلیییییییییییی......

رستم میپره وسط ومیگه منم دوس دارم ...رستم چهارشونه وهیکلی هست زهرا دادمیزنه این هرچی بخوره سیرنمیشه خیلی چاخه ...همه میخندن اخم میکنم ومیگم درست نیس دوستت رو مسخره کنی ...رستم که اماده دعوا کردن با اون بود حرف منو که میشنوه لبخندی رولبش میاد ...

رضا ازم میپرسه مخترع فلافل کی بود؟ چه جوری به مخش رسید این رودرست کنه ؟ موندم چی بگم گفتم نمیدونم والا ..یکی درست کرده ....هانیه پرسید این ساندویچه ؟ اکبر تندی گفت نه من ساندویج خوردم اون نوناش گرد هست کباب وسطش هم بزرگه ...ولی خیارسبزه و گوجه داره ...کلم ولی نداره ....

میگم کباب نه ..اونی که وسط  هست همبرگر هست که شبیه کتلت درست میکنن ...خب نون ساندویجی هم گرد هست هم دراز مثل اینا ...خیارسبز هم نه خیارشور...علیرضا میگه خب خیارن ...میگم اره خیارهستند اول خیارسبز بودبعد خیارشور درستش کردن که بشه با ساندویج یا غذاهای کتلت مانند وسالادی یا نونی خورد ...

رضا گفت کتالت چیه ؟ امیرگفت کتالک ..سکینه گفت کوتالت ..تلفظ کتلت براشون سخته ...سعی میکنم اروم اروم بهشون توضیح بدم که کتلت هم یه نوع غذای هست که بصورت های مختلفی درست میشه ...بچه ها همینجورکه میخورن به حرفام گوش میدن ....

بچه ها دارن خوردنشون روتموم میکنن بلند میشم که منم برم ...محمدعلی دادمیزنه دماغت رو محکم نگیر خون میاد سوزن بهت میزنن ....توحیاط که میام  بارون نرم نرم داره می باره ...ومن پراز بوی باران میشم....

بارون امروز نم نم بارید وتاالانم  یواش یواش می اومدوخداروشکر باوجودهمه گرفتاری ها ودردها یه جورایی حال مردم این شهرخوب بود ...کاش این ریز و اروم باریدن یارون حداقل یه هفته ای ادامه پیدا کنه گرچه گفتن تا صب دیگه تموم میشه ..خدایا ممنونیم برای باران...وهمیشه خواهان باران مهربانی توهستیم ...

(بهمن ماه سومین بازارچه خیریه فروش غذا (  لقمه  های مهربانی ) بهمراه اولین مسابقه نقاشی  وانشاء نویسی  کودکان معلول رو به امیدخدا برگزارمیکنیم دوستانی که علاقمندبه کمک مالی دراین  امرهستند باهام تماس بگیریدشماره کارت جدیدبهتون بدم فقط یادتون نره بعدازواریز پیغام ..اس ..یاتلفن نزنیدمبلغ روبگید..فرقی نداره هزارتومان یاصدمیلیون ...مهم نیت دوستان هست ....)

خداروشکر یادمون نره توهمه روزهامون خوشی وناخوشی همدیگه رو دعا کنیم وبرای هم ازته دل موج مثبت بفرستیم برای جسمی ..مالی ..روحی........ خدایا کمکمون کن که بتونیم ازته دل وبا نیت پاک ازت بخشش بخوایم برای همه وقت هایی که بودی وما ندیدیم ...ویا شاید نخواستیم بببنیمت....خدایا شکرت ....


http://mj5.persianfun.info/img/94/5/Naghl-Ghol32/595105_268.jpg


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۰۵
دریا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">