دریای کویر

سلام 58...ردپای حرفهای زنانه برعلیه هم...

شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۸ ب.ظ

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ......

یه وقت هایی تو زندگی هست که وقتی به خودت و زندگیت نگاه میکنی می بینی رد پای حرفهای دیگران ..یا همون مردم ...تو زندگیت هست با اینکه سعی کردی به حرف مردم زندگی نکنی ...

ولی با همه اینا حرف مردم و تحلیل هایی که ازت می کنند تو زندگیت وجود داره .....امروز داشتم فکر میکردم چی مشد که مردم ما کمی نمیگم ؛خیلی کمی( فقط کمی ؛تو این زمینه از حالت جهان سومی در می اومدیم )...اینقدر به دیگران کار نداشتیم ...یه نگاه به خودمون میکردیم .....

حالا چرا این حرف رو زدم ...راستش صبحی زنی اومد تو دفتر ....داشتم کارش رو انجام میدادم ..اول ازم پرسید دختر چندم هستم مجردم یا متاهل واینا ....بهش گفتم مجردم ..دختراخرم ....زن زیاد پیر ومسن هم نبود گفت : حیف تو نیست خونه نرفتی (اصطلاحه هم معنی با خونه بخت نرفتی)

تو با این همه کار بلدی ..باید خونه بری ...چند لحظه بعدش پرسید : ماشین داری ؟ گفتم نه ..خونه داری ..نه ....دوباره شروع کرد : تو باید خونه داشته باشی یه ماشین هم بگیری اونوقت شوهر برات میشه زیادددد.......هرجوری که دلت بخواد گیرت میاد ......همکاری خندید وگفت : خونه وماشین داشته باشه ..شوهر میخواد چیکار ...زن هم خندید ..گفت : اره اینم راسته .....

زن تا وقتی که  میرفت نصیحتم میکرد که شوهرکنم ..ماشین بخرم ..خونه بسازم ....وقتی که فکرش رو می کنم میبینم این حرف خیلی از ادمهایی هست که باهاشون مواجه میشم انگاری که منی که توی جامعه بعنوان یک زن ..یک دختر..یک جنس مونث دارم فعالیت میکنم و دنبال علایق خودم هستم کامل نیستم و زندگیم تکمیل نیست ...

واقعا برام سئوال شده که چرا توجامعه ما نمیخوان بپذیرن که همه زن از ازدواج نیست ..داشتن رفاه مادی نیست ..هرزنی مخصوصا حالا تواین جامعه امروزی نیازهایی فراتر از زیورالات ..شوهر و بچه داره ...

یادمه یکبار که کتاب هایی رو خرید کرده بودم پست اورد بهم داد...با ذوق بسته رو باز میکردم که زن مسنی بهم گفت : این حالا شد شوهر.....میدونم نباید به خیلی ازحرفها توجه کرد ولی اینکه مردم جامعه ما عادت دارن ایراد بگیرن وحرف بزنند و از چیزهایی که شاید مهم باشن ولی نه به اندازه خود نیازهای یک فرد بعنوان برترین ها و علائم پیروزی یک زن نگاه کنن درد داره ......

متاسفانه خیلی از زن های جامعه ما هم خودشون بیشتر به این مسئله دامن میزنن ...قصد اهانت و جسارت به خانم های تحصیل کرده وشاغل رو ندارم ...ولی متاسفانه خیلی از زن هایی هستن که شاغل بودن ..شوهر داشتن خودشون رو بعنوان یک فخر فروشی می بینند.......این جوروقتا ازخودم میپرسم یعنی اینا با درسی که خوندن واقعا درکشون از زندگی همینه ؟ ...داشتن یه شوهر ..یه رفاه مادی ؟.....نمیدونم چرا وقتی با همچین زن هایی برخورد میکنم از زن بودن خودم شرم زده میشم

وقتی میبینم زنی که تو جامعه نقش داره حالا بعنوان کارمند ..معلم ...دانشجو و......فرق مجله و روزنامه رو نمیدونه به هرمجله ای که دستش برسه میگه روزنامه ...حداقلش دوتا نویسنده معاصر رو نمیشناسه ..بازم خدا خیر بده اسمی از حافط ..سعدی ..وفردوسی  رو توکتابهای درسی میارن ...از مسائل اجتماعی و........درجامعه خبرنداره ...

ولی همین زن وقتی که دختری رو مجرد ببینه حالا فخرفروشی و فیس افاده به کنار ..جوری درباره مجردموندن ..نداشتن پول ..ماشین ..طلاوجواهرات ..حرف میزنه گویی که داره یکی از بزرگترین مسائل حیاتی رو تحلیل میکنه .......وچیزی که این بین هست همون حرف مردمه که باهات کارداره ...من خودم رو که نگاه میکنم مثل همه ادمها مشکلات خاص خودم رو دارم ..ولی درکنارش زندگی دلچسب خودم روهم دارم ...ولی از نظر دیگر زنها و مردم من زندگی ام خوب نیست چون انچه که سنت هست درجامعه ندارم .......

خداروشکر یادمون نره توهمه روزهامون خوشی وناخوشی همدیگه رو دعا کنیم وبرای هم ازته دل موج مثبت بفرستیم برای جسمی ..مالی ..روحی........ خدایا کمکمون کن که بتونیم ازته دل وبا نیت پاک ازت بخشش بخوایم برای همه وقت هایی که بودی وما ندیدیم ...ویا شاید نخواستیم بببنیمت....خدایا شکرت ....



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۲۵
دریا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">