دریای کویر

ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام .....

چند روز پیش گزارشی رو دیدم از کامران نجف زاده .....از مین های جا مونده از جنگ  و از ترکش های این مین ها تو تن بچه های یه روستا تو کردستان ......... نجف زاده از آسو وعلی ومحمد رضا هایی گفت که کودکی نکرده دست یا ،پا و حتی جونشون رو از دست دادن ........من میخوام از درد کودک جنوبی بگم از علیرضای هفت ساله که هنوز مردانگی رو نمیدونه ؛ نخونده و نشنیده ..

از علیرضای 7ساله ای بگم که مادرش تو باغ کوچیکشون داره علف میبره برا گوسفندا ....وعلیرضای کوچولو  اینقدر گشنه اش هست که نمیتونه صبر کنه تا مادر بیاد اخه از صبح که رفته دنبال گوسفندها جزتکه نانی چیز دیگه ای نخورده ...

علیرضای کوچک اینقدر کوچکه؛ که زورش به دیگ ابگوشتی در حال جوشیدن نمیرسه و ابگوشت بی گوشت  ولی پراز سیب زمینی داغ خالی میشه رو تن علیرضا .........شدت سوختگی اونقدری هست که جیغ عیلرضا خونه رو پرمیکنه و همسایه ها رو بخونه میکشونه  ..تا مادر بیاد عصر شده ..مادر برای بردن علیرضا به هر که زنگ میزنه از گرونی بنزین ناله سر میدن و برای یه فاصله 1ساعته تا شهر 30هزارتومان بالاتر و بدون پایین تری ..مواجه میشه نیمه تن سوزان و تاول زده علیرضای 7ساله  رو با داوهای محلی مرهم میذاره تا صبح که علیرضا رو دوش  میکشه ، پشت یه وانت ،میرسونه شهر و از شهر به شهری بزرگتر و .........

علیرضااین روزا همش میشنوه مرد نشده ، مردونگیش رو از دست داده ....علیرضای بزرگ هم بشه.. بازم پسر کوچیک مادر می مونه علیرضای ما بزرگ هم که بشه پدر نمیشه.مادر علیرضا فغان داره از دردپسرکوچولوش.......

علیرضاکاش بزرگ نشی ...کاش توهمون بچه گی بمونی ....علیرضا فکر نکی بزرگ بشی  مرد نیستی ..فکر نکی بزرگ بشی پدر نشدن سخته ....... کوچولوی معصوم این روزا خیلیها بزرگ هستند و لی پدر نیستند اسم پدر رو دارند ولی شرف و ازادگی پدر رو ندارن ......

معصوم من....  تو جامعه ای هستیم که مرد هست ولی مردونگی نیست .....تو جامعه ای هستیم که مردونگی رو به بیشتر بودن هوی هوس می سنجند .....کودک باش و لی اینگونه مردی نباش .....

علیرضای کوچک ...بچه های کردستان از نداری دست و پا می نالند و تو ........ عزیزم هیجوقت فکر نکن مشکل بزرگی داری ..دردی که تو با تمام معصومیت خودت میبری خودش حاکی از عظمت روح بزرگ توئه ........

کلاس اولی کوچولو ....بعدها این دنیای بزرگ و این جامعه پراز تضاد ،بابا هایی رو نشون تو خواهد دادکه برای کودکشان درد دارند.........وقتی بزرگ بشی مردانی میبینی که مردانگیشان هوس ننگینی هست بر این گربه کوچک ........

علیرضای مظلومم .....دردهایی که دراینده میکشی از درد سوختن مردانگیت بیشتر هست ...دردهایی میبینی  که روح تو رو صدها برابر بیشتر می سوزانند .......

مردانگی تو ...زیر چکمه های قدرت وهوس  و خوش نشینی پدرانی له شد که زندگی در رفاه رو برای قدرت بیشتر خودشون خواستند .........

کوچک زیبا ...واژه ها رو کم میارم  برای نوشتن از تو واز معصومیت تو ......

علیرضای کوچک ......روزگاری می اید که می فهمی چقدر خوشبختی ..که از مردانگی هایی دور شده ای ...........

(توبه وبلاگ دیدم مطالب منو گذاشته ولی بی اسم نویسنده ..درسته قلم تعریفی ندارم ولی لطفا هرکدوم از دوستان دروبلاگها ..گروههای مجازی واتساپ .وایبر.لاین وتلگرام نوشته های منو انتشارمیدین با اسم خودم باشه .اینجوری بهترودرست ترهست )

خداروشکر یادمون نره توهمه روزهامون خوشی وناخوشی همدیگه رو دعا کنیم وبرای هم ازته دل موج مثبت بفرستیم برای جسمی ..مالی ..روحی........ خدایا کمکمون کن که بتونیم ازته دل وبا نیت پاک ازت بخشش بخوایم برای همه وقت هایی که بودی وما ندیدیم ...ویا شاید نخواستیم بببنیمت....خدایا شکرت ....


http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Daricheh1/06.jpg


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۳۱
دریا

نظرات  (۱)

AsYjKs http://www.FyLitCl7Pf7kjQdDUOLQOuaxTXbj5iNG.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">