دریای کویر

سلام 152همین ادمها3...

يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۲۵ ب.ظ

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ...

مردهه قدبلندبود وهیکلی ..لباس بلوچی پوشیده بود لباسش شیری رنگ بود کفش  پوشیدبود وارددفترکه شد بو ادکلنش تا قفسه سینه ام رو سوزوند سیبلو بود ازاون سیل های گنده که پیچ وتاب داره وعین کروشه باز میمونه که ازلب بالا اویزونه ...داخل که اومدتودلم گفتم یاخدا اخر ظهری این ازکجابود اومد ..

بعدازسلام گفت  که مسافره ومیخوادسریع توسایت دانشگاهی بره گفتم  نام کاربری ورمزعبورداره ؟فکرکردم حتمن کارت امتحانی برای کسی میخواد وقتی که روصندلی نزدیک میزم نشست وگفت واردفلان سایت بشید یه سایت دانشگاهی وازقسمت ورود اساتید نام کاربری ورمزش رو گفت واردکردم وصفجه بازشد تازه فهمیدم که استاددانشگاه هستن  اصلیتش بلوج هست و اومده بودنمره میان ترم یه دانشجوش رو واردکنه ...بعدازاینکه کارش تموم شدخواست حساب کنه  گفتم عذرخواهی میکنم شما باین لباس ها کسی فکرنمیکنه استادباشید اونم  رشته علوم پایه ...هنوزحرفم روتموم نکرده بودم که مردخندید وگفت من استادهستم ولی دانشجوی دکترای فیزیک اتمی وسلولی هم هستم ..لباسم  جزیی از فرهنگم هست سرکلاس دانشگاه هم میرم میپوشم چه تدریس چه برا درس خوندن خودم ....لباس شهرم ومردمم هست ...مرده داشت حرف میزد ولی توذهن من یه  چیزچرخ میخورد که باز ازظاهرادمها قضاوت کردم ..........

* پیرزن کناردستم نشسته وداشت حرف میزد ....دوتا چیز از دل میره ..شو و شیر ....شیر هرچی بخوری همه رقمش طعمش یکیه ..شوهر هم همشون مثل همند ..بگی اون خوشگله بهتره دروغه ....اون یکی پولداره بهتره ..دروغه ......همشون مثل همند ...بدرد نمیخورن ...با همین مجردیت عشق کن .........

*پیرمرده بالای شصت سال سن داره بهم میگه تو جای مادرمن هستی ....(لازمه بگم قیافه ام چه شکلی شده بودهههههه)

*زنه گفت وام ازدواج گفتم مادرمن  فعلا هیج بانکی وام نمیده توشهرخودمون ..شروع کردبه گله کردن ..چرا وام نمیدن ..میخوام پسرم رودومادکنم ..خرج عروسی ندارم و.....حالا سرمن هی غرمیزد پیرمردی که نشسته بودگفت خاله جان چرا سرصدا میکنی اینم (اشاره به من) یه ادم بدبخت وبیسواده مثل تو هرچی تو سیستم بگن اینم به تومیگه ....(واکنش من؟! ریسه رفتم ازخنده ....خو کاردیگه ای نمیتونستم بکنم ...)...

درگوشی1: خونه معلولی ضایعه نخاعی اتیش گرفته علت دقیقش رو هنوز نمیدونیم ...نیاز به کمک وهمیاری داریم هردوست اشنا وهمشهری که میتونه هرگونه کمک ؛ مالی و لوازم  زندگی، کمک کنه باهام تماس بگیره ...یه اعتراف کنم گاهی خودم خسته میشم ازاینکه ادمها اینقد درد دارند ...وسایل زندگی دست دوم قابل استفاده هم که دارید بیارید بدرد میخوره ...

درگوشی2: برنامه صبحانه دانش اموزان  استثنایی ومحروم  طبق روال  هرسال (برای هفتمین  سال پیاپی )  روداریم اگرزنده باشم و توفیقش روداشته باشم ...دوستانی که میخوان کمک کنند باهام  ازطریق واتساپ.تلگرام .ووبلاگ تماس بگیرید  فقط یادتون نره بعدازواریز پیغام ..اس ..یاتلفن نزنیدمبلغ روبگید..فرقی نداره هزارتومان یاصدمیلیون ...مهم نیت دوستان هست

درگوشی3: درگوشی 3: کانال وبلاگ تقریبا هرشب بایکی دومطلب بروزمیشه کانال روازدست ندید واینکه لطفا دوستان مطلبی روجایی کپی میکنید با منبع ولینک کانال باشه ... (  telegram.me/qapdarya)

 خدایاببخش برای همه لحظه هایی که ندیدمت یانخواستم ببینمت..وبازدرهمه لحظه هایمان باش...وشکرازبودن همیشگیت....


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۳
دریا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">