دریای کویر

سلام148...دلم میخوادباخدا گپ بزنم رودررو..

يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۰ ق.ظ


ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ...
این روزها تب وتاب سرشماری نفوس ومسکن همه جارو پرکرده بلطبع ماهایی که کارمون بااینترنت هست بیشترباهاش کارداریم دردفترم سرشماری روبصورت رایگان انجام میدم خداروشکر فرهنگ اینترنتی بودن سرشماری  رو خوب جا انداختیم که استقبال مردم هم فوق العاده زیادهست وصدالبته که هرروز ماجراهای تازه تری نسبت به روزهای قبل وجود داره ....
1-  من مقصرنبودم دیدم مشخصات شوهر خانم  الف بعنوان پدربچه خانم ب بودبه خانم الف گفتم شوهرت زن داره خندیدوگفت نه گور نداره زن دوم کجا داره ......دوباره چک کردم گفتم نمیشه خو زن دوم نداشته باشه ولی بامشخصات بابای این بچه بخونه اصلن امکان نداره کد ملی دونفر یکی باشه ..گفتم شناسنامه شوهرت روبده گفت شناسنامه ندارم  کارت ملیش دارم ..گفتم سرپرست کیه گفت خودمم همه چیز حتی یارانه به اسم خودمه ...به خانم ب  گفتم شناسنامه شوهرت بده گفت کپی دارم ..ولی سرپرست خودمم .....خاتم دال همراه خانم الف بود تواین موقعه بلندزد روپاش وگفت الف جان الف جان بدبخت شدی شوهرگوربه گورشده ات زن گرفته من میدونستم این شوهرشوهرنیس...حدس زدنش سخت نبودشوهرخانم الف زن دومی گرفته بود زن دوم اززن اول خبرداشت ولی زن اول ازوجودهوو خبرنداشت ووقتی که زن اول متوجه شدحس کردم الان هست که روح ازتنش جدابشه ماتش برد سکوت کردبحث شد دعوا شد وباسرصدا وگریه رفتند هردو زن ...رفتند ولی تا چن دقیقه صدای ناله ونفرین هایی که خانم دال میکرد برای دلسوزی خانم الف به گوش میرسید ...چقد این لحظه ها تلخ هست تلختراز چای سیاه وسردشده ....
2- زن مسن بودگفت اینم شناسنامه های عروس وپسردومم ...گفتم اینم خودش نیومده ؟ زن گفت دوتاعروس دارم هرکدوم بدترازدیگری ..عروس های این دوره که نمیشه بهشون چیزی گفت همشون دک پزدارند غرمیزنند من بدبخت بایدهمه کارشون روکنم زن همینجورحرف میزد که زن همسایه اش گفت نه عروست فاطمه خوبه ..زن گفت نه کجاش خوبه یه پرُ پزی هست که دومی نداره ..زن همسایه گفت نه این دختربه این خوبی اشاره کردبه پشت سر زن؛ زن سرش رو که برگردوندعروسش رودید هنگ کردانگارکه نفسش هم جرات بالااومدن نداشت بزحمت گفت ننه فاطمه منکه باتو نبودم توعروس خوبی هستی عروسه هم نه برداشت ونه گذاشت گفت :اشکال نداره همینطورکه مادرشوهرخوبی نیس عروس خوب هم نیست ..توخوب باش که عروسات هم خوب باشن ..وتمام مدت تارفتنشون  فقد سکوت وصدای کلیدهای صفحه کلید بودگویی که همه گناهگارباشند سکوت کرده بودند......
3- اومده برای نفت پدربزرگش روثبت نام کنه با تاریخ تولدشناسنامه دقیق 100سال داره پدربزرگش ..میگیم اخه ادم صدساله نفت میخوادچیکار؟ میگه نگید بابابزرگ من سنش بالاست دلش جوونه دنبال یه دختر20-25ساله هم هست تا ازدواج کنه ازبس سربسرش میزاریم وقت رفتن میگه وای بحالتون بابابزرگ صدساله من چیزیش بشه ازچشم شما میبینم ...
4- صب رفتم دم عابربانک ..خانمی با 10-11کارت عابربانک جلو عابربانک بود بالاترازنیم ساعت  زیرنورافتاب صبحگاهی منتظربودم که کارش تموم بشه ولی اون خانم  هی کارت عوض میکرد نمیدیدم که قبضی پرداخت کنه یا کارت به کارتی انجام بده .. گفتم خانوم بزارکارت روبعدا انجام بده هرچی که بیشترغرمیزدم زن نیم نگاهی بهم مینداخت وپشت چشمی نازک میکرد اززیرافتاب بودم کلافه شده بودم کارهم داشتم گوشه چادرش روگرفتم وگفتم خانم درک شعورت کجاست؟ کارت طول میکشه بزاراخروقت بیا ببین الان همه معطل توهستن فرهنگ استفاده ازعابربانک روبلدنیستی بیا پایین برو کارداریم ...(البته فک نکنیدبامهربونی گفتم نخیرم خشانت داشتم ههههه) خلاصه بعدازیکساعت زن  رضایت دادورفت حالا 3-4نفر مردهم تواین مدت بهمون اضافه شده بودن وقتی زن رفت یکی ازمردها گفت حریف یک زن روفقط زن میتونه بشه .....
5- امشب به عزیزی گفتم هروقت یه ثبت نام عمومی وفراگیرهست مثل همین سرشماری تاوقتی تموم بشه من افسردگی میگیرم ازدیدن شناسامه های خونواده هایی که چندین دختر وپسر بزرگ مجردوبیسواد دارند یا دخترانی که درسن کم تجربه چندازدواج ناموفق دارندیا پسرانی که هنوز طعم جوانی روحس نکرده پدرهستند وسرباز..مثلا پیرمردی پنج دخترو4پسرداشت همه دختران وپسران مجرد باسن های بالا .. ،بیسواد وفقیر.. ..اینها دلم رو بدردمیاره ..ودلم میخوادخدا بشینه روبروم وبهم بگه چرا ادمها رو بدون لذت دنیا دیدن ،خوردن ؛پوشیدن  وعشق خلق کرده ...دلم میخوادخدارو ببینم ودرباره همه این دردها باهاش گپ بزنم ...
درگوشی1: من واقعن وازته دل عذرخواهی میکنم که خیلی تنبل تشریف دارم ووبلاگ رودیربه دیرمینویسم میدونیداین کانال های مجازی باعث شده هم ادبیاتمون یه خطی بشه وهم اینکه ادم تنبل بشه همش کپی کنه ...ممنونم برای کامنتهای پرازمهربونی شمادوستان دروبلاگ وپیامهاتون درکانال ......
درگوشی2:کتاب جانستان کابلستان نوشته رضاامیرخانی روتموم کردم دلم خواست برم افغانستان ..کتاب خوندنی وبسیارزیبایی هست بعدا بیشتردرباره  اش میگم ...(دلم میخواد سیاسی بنویسم ولی بلدنیستم خوووووووو) ...
درگوشی3: درگوشی 3: کانال وبلاگ تقریبا هرشب بایکی دومطلب بروزمیشه کانال روازدست ندید واینکه لطفا دوستان مطلبی روجایی کپی میکنید با منبع ولینک کانال باشه ... (  telegram.me/qapdarya)
 خدایاببخش برای همه لحظه هایی که ندیدمت یانخواستم ببینمت..وبازدرهمه لحظه هایمان باش...وشکرازبودن همیشگیت....

3rx8_photo_2016-03-05_15-12-49.jpg


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۲۵
دریا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">