دریای کویر

سلام 138..شادی یک برق نگاه ...

يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۳۰ ق.ظ

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ...

پسرجوونی سال اولی هست که کنکور داده باپیرمردی وارد شد نشست به انتظارتاکه نوبتش شد دفترزیادشلوغ نبود دوسه نفردیگه بودن که دوستم هم اومدبرای انتخاب رشته خواهرش ..کدهای انتخاب رشته پسر روکه زدم خواستم ثبت نهایی کنم نگاه به عنوان رشته ها کردم ...پسر رتبه چهارهزار خرده ای بود تو رشته ادبیات ..ورشته های انتخابی اون تاریخ وادبیات فارسی وعلوم تربیتی و...بودند به پسرگفتم عجله داری گفت نه گفتم پس بشین کارت دارم صفحه اون روبستم وکار دوسه نفردیگه روانجام دادم ...پیرمردهمراه پسر شروع کردبه غرزدن ..چرا کارما تموم نمیکنی ..معطلمون نکن ..گرمه ...بایدبریم باغ خرماها روبچینیم ...و..... نوبت دوستم رسیدگفت عجله ندارم کارایناروانجام بده ....

به پسرگفتم معدلت چندشده ؟معدل پسر17وخرده ای بود گفتم با این رتبه واین معدل خوب چرا رشته های بهتری روانتخاب نکردی؟ گفت رفتم مشاور برام انتخاب کرده ..گفتم ببین پسرخوب تو پس فردا میخوای واردبازارکاربشی باید رشته ای روانتخاب کنی که علاوه براینکه خودت دوست داشته باشی بازارکاراون رودرنظر بگیری ...باوجودبودن دانشگاه ازاد وپیام نور توخود شهرستان واینکه هرسال تعدادزیادی دانشجوتورشته های متفاوت فارغ التحصیل میشن این رشته های انتخابی تو بازارکارخوبی ندارن ...

پسرسری تکون دادگفتم بیا ازنو برات انتخاب رشته کنیم گفت پول میگیرید گفتم مشاوره ما رایگان هست دفترچه روبازکردم ودرموردرشته های مختلف بهش گفتم دانشگاه نیروی انتظامی امین ودانشگاه اطلاعات تورشته های متفاوت هم دانشجومیگیره گفتم بلن شو ببینم قدبلندی ؟ پسره بلند شد گفتم قدت 170میشی ؟ پسرگفت 173هستم گفتم برای رشته های نیروی انتظامی قدبلند جزوشرایط هست پیرمردگفت (جوک مو رشیدن؛ بلندبالان) پسرمن رشید هست ..قدبلنده ...بادوستم هردو خندیدیم ودوستم گفت پلیس بشه لباس  پلیسی بهش میاد ...یک لحظه برق روتونگاه پیرمرد وپسر دیدم ...دیدن اون برق نگاه یه حس خوب برام داشته همون لحظه ازته دل دعا کردم پسرقبول بشه ...

پقیه رشته هاروگفتم وجداگانه روبرگه ای نوشتیم وثبت کردیم ..دستم روی موس بود داشتم باپسرحرف میزدم که حس کردم دست پیرمرد اومدنزدیک دستم ...قبل ازاینکه دستم روبگیره دستم روکشیدم ..پیرمرد گفت بزار من باید دستت روببوسم با تعجب بلند گفتم نه خدا نکنه ...

پیرمردگفت دوساعت گلو خودت روپاره کردی ما رو روشن کردی تیک تیک توکامپیتر زدی باید دستت ببوسم ..پیرمرد اومد نزدیکتربهم ..صندلی رو کشیدم عقب وبلندشدم رفتم پشت صندلی وگفتم نه پدرمن این چه حرفیه ..من کارم اینه ..دوستم باخنده گفت ببین این از70به بالاست اشکال نداره ..پیرمردهی اصرارمیکردومن نمیدونم چرا بشدت ترس برم داشته بودکه نکنه بخواد بوس کنه ...(نه اینکه هم خیلی بچه ام ...یه ترس هایی همیشه همراهمه ...) ...گفتم پدرمن انشاالله پسرت قبول بشه پیرمردگفت ازاولادشانس نیاوردم ..مگراینکه همین ها کسی بشن ..گفتم پسرت نیست ؟گفت نوه ام هست کاش پسرنداشتم معتاده هست زندگی برامون نذاشته ..پیرمردشروع کردبه دردل کردن ..پسرجوون سرش پایین بودبا هرحرف پیرمرد شادی قبلی ازصورتش دورمیشد ...سعی کردم بحث روعوض کنم تا حدی موفق شدم ...ورفتند ...

بعدازرفتن اونها روبه دوستم کردم وگفتم کوفتت نشه بجای اینکه پیرمرد رو دورکنی تحریکش میکردی ولی اون بی توجه به حرف من گفت دریا اگه نیروی انتظامی گزینش کنه بخاطرباباش بنظرت اون روبرمیدارن ؟ وادامه دادکاش قبول بشه وبره خیلی خوشحال شد وقتی فهمید میتونه این کدهاروبزنه ...ومن زیرلب زمزمه کردم انشاالله که قبول میشه ومیره ...شماهم دعاکنید قبول بشه ...

درگوشی1: توی ذهنم خیلی اوقات مفصل یک ماجرا رومینویسم ولی وقت نوشتم ذهنم خالی میشه یا اینکه تازگی موضوع ازبین میره ولی  من اینبارمینویسم حتی اگه المپیک تموم شده باشه ...

درگوشی2:نرگس دخترمعلول عقب مونده ذهنی هست بهم گفت کاش من یکی روداشتم که هرروز بهم سرمیزد برام چیزمی اورد وقبل ازاینکه من چیزی بگم ادامه دادتوکسی رو داری هرروز بهت سربزنه  ...گفتم همه ادمها یکی رودارن اونم خدا هست ..دادزدتو چه خنگی خدا  نه  خدا  نه ..همین ادم ادم باشه ...تودلم گفتم مگه ادم  انسان هم پیدا میشه ...

درگوشی3: درگوشی 3: کانال وبلاگ تقریبا هرشب بایکی دومطلب بروزمیشه کانال روازدست ندید واینکه لطفا دوستان مطلبی روجایی کپی میکنید با منبع ولینک کانال باشه ... (  telegram.me/qapdarya)

 خدایاببخش برای همه لحظه هایی که ندیدمت یانخواستم ببینمت..وبازدرهمه لحظه هایمان باش...وشکرازبودن همیشگیت....

khas asheghane (10)


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۳۱
دریا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">