دریای کویر

سلام 13..احترامی مشترک برای یک باور...

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ب.ظ

سلام ....

بچه که بودم دوران ابتدایی ......مدرسه امون یه حیاط خیلی بزرگ داشت که یه ابخوری  داشت با چندتا شیر که ازبین اون ۶-۷تا شیر فقط ۴تاشون درست بودند روی یک سکوی بلندی کنار یه درخت کنار  و نزدیک درب حیاط قرار داشت سایبون نداشت درخت کنار  نهال کوچکی بود که چندقدم اون ورترش چن تا کهور میانسال بود .......ماه رمضون که میشد بچه ها زنگهای تفریح همه جلو ابخوری بودند از سوم به بعد خیلی ها روزه بودند اونایی  که روزه بودند هی سرشون رو زیر شیر اب میکردند و مقنعه ولباسشون هم خیس میشد واینجوری به اصطلاح خنک میشدن ......

برخی ها که طاقت تشنگی رو نداشتن همونجور که کف دستشون رو زیر شیر اب میگرفتن و صورتشون رو زیر دستشون که اب ازشیر بریزه تو دستشون از تو دستشون بریزه تو صورتشون ...سعی میکردن یواشکی از اب گرم شیر بخورند .....توتموم دوران مدرسه چیزی به اسم اب سردکن نداشتیم حتی حالا هم خیلی یعنی اکثریت مدارس شهرما ابسردکن ندارن ......همین اب گرم شیر که تو روزهای همیشه خدای افتابی  شهرمون داشتنش کلی نعمت بود .....اخه بعضی ها همینم نداشتن .......

میگفتم ماه رمضون که میشد بچه های سوم به بعد دیگه روزه دار میشدن  وقتی که تغذیه میدادن یا میخوردن وبعدش دادمیزدن اخ یادم رفت من روزه بودم ........با اینکه با غرور خاصی تغذیه رو میذاشتن تو کیفشون ومیگفتند میذارمش بعداز افطارمیخورم ... یواشکی خوردن ها ...تنهایی خوردن ها ....چرت زدن ها وقت کلاس درس .ضعف کردن ها و.......توماه رمضون همیشه داشتیم واینکه ماه رمضون تموم که میشد یه چندوقت بعدش  بازرس می اومد تومدرسه وهرکسی که تونسته بود ماه رمضون رو همش روزه بگیره یه جایزه میدادن ...وچقد حسرت میخوردیم که گاهی شاگرد تنبل کلاس جایزه میگرفت ....

یادمه خودم هم پنجم ابندایی بودم صب از خواب که بیدارشدم یراست رفتم سریخچال ..پارچ ابی رو برداشتم و خیلی شیک یه دل سیر اب خوردم .....که بعدش یادم افتاد ای وای منکه روزه بودم .....وحالا حکایت ادم بزرگا...بنظر من وقتی کاری رو باور داشته باشی با همه وجودت اون رو بپذیری این فراموشی و حواسپرتی بیشتر شبیه یک بهونه است یا همون کلاه شرعی گذاشتن سر خدا ......

هرکسی رو بقولی تو قبر خودش میذارن نه من مسئول اونی که روزه نمیگیره هستم نه دیگری رو بابت روزه گرفتن من بهش مدال میدن .دین اختیاری هست وقتی خود فرد با همه درک وشعوری که داره نتونه انتخابی داشته باشه دیگه هیجکدوم ازاین اجبارها براش فایده ای نداره .....خیلی ها هستند که براشون اهمیتی نداره بودن یا نبودن ماه رمضون ..تکلیف ایت ادما مشخصه ..قبولش ندارن انجامش هم نمیدن ولی یه عده هستند که پشت نقاب وچهره دروغین مسلمونی  وروزه دار بودن دین ومذهب رو خدشه دار میکنند درد ومشکل اینا هستند .....

البته روزه داربودن به نخوردن ونه اشامیدن نیست ....به انجام ندادن کار ودائم تو نمازخونه ادارات پهن شدن نیست ....روزه دار شدن یک باور داره وقتی به اون باور رسیدی میتونی معنای نخوردن ونه اشامیدن رو بفهمی ....نه مثل برخی ازاین ادمهایی که مثلا به اون درجه خودباوری رسیدن که میگن خدا رو ما جور دیگه ای شناختیم که نیازی به این نخوردن ها ونه اشامیدن ها نداره ..نیازی به روزه گرفتن ونماز خوندن نداره ......ولی خدا رو تو فلان مارک لباس می بینند ....

خدا رو تو ادعا کردن می بینند خدا رو تو عطوفت کردن با منت می دونند تو کمک کردن با غرور ...تو همنشینی فقیران با ریاکاری .......هرکدوم ماها بنا بر گذر زمان و نوع تربیتی که داشتیم ومقدار مطالعه ای که داشتیم خدا رو یکجور میشناسیم برخی به همین خم راست شدن های شرطی شده ونخوردن ونیاشامیدن  عادت وار هرساله .......

برخی به باوری که خودشون راحت ترند و به ارامشی که در پی شناخت خدا برا وجدانشون وروحشون در پی داره ....هرکسی یه جور خدا رو میشناسه ..خوبه که هرکدوم ماها تو شناختمون جوری خدا رو باور کنیم که حداقل شرمنده خودمون نشیم باهمه اینها بنظرمن تواین شبها یه احترام بایدبین همه اونایی که اعتقادوباور دارندیاندارند باشه اونم احترام به این شبهاست ...شبهای قدر برای مطلب فرستادن و لایک کردن نیست شبهای قدر برای اون باوری هست که هرکدوم ماها ازخدا داریم نذاریم احترام یک باور تواین شبها ازبین بره ...این شبها احترام رونگه داریم ....

* دراین شبهای قدر بیشتربه خودمان ..اعمالمان ..اندیشه هامان ..فکرکنیم ..بهشت جهنم هرکس درون خوداوست خودمان بشت وجهنمان را میسازیم ...بیاددوستانمان  اشناوغریب باشیم ...

* خدایاشکرت ...خداجونم ازت ممنونم برای همه خوبی هات ....خدایا کمکم کن که بتونم ازته دلم وبا نیت  پاک ازت بخشش بخوام برای همه وقت هایی که بودی ومن ندیدمت ...ویا شاید نخواستم ببینمت.......خدایا شکرت ....



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۷
دریا

نظرات  (۲)

آرزو دارم در این شب های عزیز ....ناخواسته به دست آورید،،، آنچه را که بیصدا از قلبتان گذر کرده است.
۱۷ تیر ۹۴ ، ۲۳:۲۹ رضا فاطمی
اینکه گفتین:
هرکدوم ماها بنا بر گذر زمان و نوع تربیتی که داشتیم ومقدار مطالعه ای که داشتیم خدا رو یکجور میشناسیم...
درسته دقیقا...
و اینکهمیگین خودمون بهشت و جهنممونو میسازیم بسیار درسته و باید شکرگزار این لحظه ها مثل شب قدر از خدا بود...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">