دریای کویر

سلام صدده..سال تموم شدخودت روبتکون...

شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ب.ظ

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ......

ادمها از یه مرحله سنی که بگذرن تازه میفهمندکه عمرشون چقد زود داره میگذره ..مثلا خودم ازسی که ردکردم تازه انگارمتوجه گذرزمان شده باشم تازه فهمیدم اون روزهایی که بنظر کشداروطولانی می اومدن چقد زود گذشتن و حالا که به پشت سرنگاه میکنم ردی ازخاطره های روزهای گذشته میبینم فکرمیکنم این حس وحرفها اشنا وحال همه ماهاست ...البته بیشتر افراد بالای سی سال ...

امروزیه مسیر طولانی روراه رفتم بین شلوغی پیاده روها راه رفتم وبه هیجانی که بین مردم راه افتاده بودنگاه میکردم اسفندباهمه دپرسی وحالگیری هایی که داره یه جورایی هم خوبه چراکه یه حس خاص تازه بودن روهم به ادم تزریق میکنه وحالا امروزاخرین روزاسفندتمام خیابونهای شهرپرازمردمی بودکه شتابزده دنبال خرید بودند انگاراگه امروزکارهاشون روتموم نکنن فردادیگه اون کارغلطه ونبایدتموم بشه ...

میدونید رسم ماایرونی ها اینجوریه ..بایدهمه کارها روتمام وکمال انجام بدیم چراکه اگه یه کارنیمه تموم بمونه برای سال جدید اون روبدشگون وبدیمن میدونیم ولی واقعیت اینه که ماها داریم یه سنت روتکرارمیکنیم فقط تکرارش میکنیم وخواسته خودمون اینکه با ارامش کارهای عقب مونده روانجام بدیم میزاریم کناروبهش بی توجه هستیم ولی چون رسمه که کارنیمه تموم نباشه بایدهمه کارهارو تا لحظه اخر سرسامون بدیم حالا بهرحال و صورتی که هست ...

خواستم دفترتکونی کنم ولی بجای اینکه خودم روخسته ترکنم ترجیح دادم   خودم روبتکونم ..اره خودم روتکون بدم ببینم ازاول سال 94تا اینجا چقد کارها ورفتارهام درست بوده وچقدرغلط بوده ...واقعیت اینه که باشروع هرسالی تقریبا همه ماها  یاروی کاغذیا تودلمون باخودمون شرط روشروط میزاریم که یه عالمه کاررو انجام بدیم ولی روزاخرسال دقیقا اون روز365که میرسه یادمون می افته که چه قول وقرارهایی داشتیم وچی شد ...

حالا منم امروزخودم رو تکون دادم تا هم قول وقرارهام باخودم یادم بیادهمینکه ببینم تواین یسال من چیکارکردم  راستش ازخداکه پنهون نیست ازشماچه پنهون هرچی فکرمیکنم میبینم امسال کارخاصی نکردم شایدکمی محتاط ترشدم که البته اینم میشه گذاشت روحساب اینکه ادماهرچی سنشون بالاترمیره محتاط ترمیشن ...ولی شاید تنهاکاری که امسال کردم این بودکه بیشتربخودم اهمیت دادم وخودم بودم ...البته اینم فکرمیکنم چیزکمی نیست ..چراکه اگه حتی اشتباه هم کردم بازبا تصمیم ورای خودم بودنداشتباههای خودم بودند...حالا شماها خودتون روتکون بدید باخودتون امسال چن چندبودید؟

نمیخوام کلیشه ای حرف بزنم بگم ادمهایی که بدکردندبهمون ببخشیم وبادلی بخشنده سراغ سال نوبریم که واقعیت امراینه خیلی ازماها وقتی ازکسی دلمون ضربه ای میخوره شایدببخشیم ولی رد اون ضربه همیشه جاش باقیه ...پس بخشیدن میشه یه حرف که بزبون میادولی یاد ادم نمیره تاوقتی که ادم یاددردبیفته بخشیدن میشه فقط همون حرف سرزبون....اگرچه بابخشیدن هست که ادم رهامیشه ازدرددرون...ولی واقعن بنظرتون ماها اونقدری بزرگ هستیم که حتی بایاداوری اون درد اذیت نشیم ؟

سال 94بارمالی خوبی برام نداشت این یه واقعیت نه تنهابرای من بلکه فکرمیکنم برای خیلی ازمشاغل ازادوکارمندان وکشاورزان بودبطورکلی فراگیر بود...ولی سالی بودکه شادی هایی ریزودرشتی لابلای روزهاش داشت ..واین روزها هرکدوم روزی ازعمرمن وشماها بودوهست ....که گذشت وپرونده این 365روزداره بسته میشه...

سال94برجام وبود وانتخابات که ازهردو سربلند بیرون اومدیم ..درسته که خیلی ازحرفها ودزدی ها رو شد ولی باهمه پنهان کاری های برخی ها بازمردم  ثابت کردندکه نقش اصلی رو دارنددراین مملکت...

تواین 365روزی که گذشت خیلی ارزوها داشتم خیلی تقاضاازخدا داشتم میدونم شماهاهم مثل من بودیدازخدا خواسته های متفاوتی روطلب میکردید حالا برخی زود برخی دیربرخی  اصلن هم جواب نگرفتندوخدا جواب ارزو وحاجتشون روندادکمااینکه خودم یه لیست رنگارنگ براخدا نوشته ام تاالانم اروزدارم برخی هاشون براورده بشه ولی خبری نیست ولی این رومیدونم خدا نه نمیگه خدا جواب ارزوهای همه رومیده منتها با روش وقانون خودش ...فقط باید صبرکرد..

خداروشکرمیکنم که امسال بودم باکمک خیلی ازشمادوستان دیده وندیده یه صبحانه مدارس دیگه .. روزپدرمعلولین ..روزمادر معلولین...دیوارمهربانی..بازارچه لقمه های مهربانی..مسابقه نقاشی کودکان معلول...دیوار مهربانی و...روبرگزارکردیم خداروشکرکه خنده هایی ازته دل بلندشدوشکرکه خدا همراهمون بودمثل همیشه ........

خیلیها امسال ازکنارمون رفتن ورفتنشون دلمون روبدرداورد بطوریکه هنوزتایادمون می افته اون حفره خالی قلبمون دردمیکشه...کسایی رفتندکه باورنداشتیم یهویی غایب بشن ازکنارمون ...وشکرکه خدابهمون توان صبوری داد...

حادثه های مختلفی برای تک تک ماها اتفاق افتادلحظه هایی شایدبرای هرکدوم ازماها پیش اومدکه ارزوکردیم نباشیم ولی گذشتن وما ازشون گذشتیم ..وشکرکه هیجوقت خدا تنهامون نذاشت وتوهرمرحله بهمون توان گذشتن ازسختی هاومشکلات روداد...

خیلی خدایاشکرت هست که بگیم برای این پایان سال..برای هرروز وهرلحظه سالی که داره تموم میشه باس بگیم خداروشکر...وحالا بازاین دم اخری ازخدا میخوام که بازم مثل همیشه همیشه همراه تک تک ماها باشه هرکجای این مملکت که هستیم بازم با همه خوبی ،بدی ها وگناههایی که میکنیم تنهامون نزاره ومهربونی خدا رو توهمه روزهای سال جدید حس کنیم... عیدتونم مبارک .... telegram.me/qapdarya  


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۲۹
دریا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">