دریای کویر

زنان..اسفند..یک توقف اجباری...1

چهارشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۰۸ ق.ظ

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ......

یه زمانی وقتی زیادی برای دویدن ...برای نظر دادن ..حرف زدن درباره زنها و مظلومیت زنها ..برای اینکه نشون بدم کمترازیک مرد نیستم ...صرف میکردم ..... ولی وسط این دویدن ها یدفعه متوقف شدم ..انگاری یکی تابلو ایست بزنه جلوم ..ومن باشدت بهش برخورد کنم ...این برخورد منو وادارکردکه نگاهی به سالهای پشت سرم بندازم ...من برای چی میدویدم ؟ برای حقوق زنان ؟ برای ازادی بیان خودم ؟ برای اینکه بتونم بااین تلاش های زیاد توزندگیم نشون بدم که من یه بانوی مستقل و همه فن حریفم ؟ ..

یه واقعیت درمورد برخی ازادمها وجودداره ..اونم اینکه وقتی میخوان به هدفی برسن خودشون رویادشون میره ...من میخواستم استقلال داشته باشم بدون اینکه وابسته کسی باشم برای خودم ارزش... احترام وتوجه والبته استقلال مالی بدست بیارم ...وبدست هم اوردم سخت کارکردم ...بنظربرخی ها کارمن شاید ساده ترین کارباشه یه کارپشت میز نشینی و ساده ... ولی وقتی تویه محیط کوچیم شهرستانی باشی با یه تحول جدید بنام دنیای مجازی ...خیلی سخته بتونی با افرادی کارکنی که توهضم اسکن کردن  عکس موندن ..دیگه حرف از دنیای مجازی ودهکده کوچک جهانی حرف بزنی ....

من ایست کردم  وبه سالهایی که گذروندم فکرکردم ..سالهایی که تومقطع های مختلف نظرات مختلفی برای زندگی داشتم ..یه برهه زمانی ازدواج رو راه حل خوشبختی میدونستم ..یه برهه زمانی پول رو دلیل همه خوشبختی میدونستم...اما راستش خوشبختی و زندگی خوب هیجکدوم ازاینها نبود ...

خود روشناختن ...وبخودمون رسیدن، مهمترین چیز برای لذت بردن اززندگی وخوشبختی هست ....توجامعه ای که الان هستیم تقریبا اکثرمون  ...فرقی نداره زن یا مرد .. همیشه درحال دویدن هستیم درحال جمع جور کردن گره های زندگی ...وای فلان قسط عقب افتاد...فلانی سرویس طلاش رو عوض کرده ...صب ساعت 7مث همیشه باس اداره باشم ..بچه هام  شام چی بدم بخورن فردا نهارچی درست کنم ...برا تولدفلانی کادو چی بگیرم ...فلانی بهش مدیریت دادن ...مرتیکه لایقش نبود من بایدمدیرمیشدم وووو...............وهی این رویه تکرارمیشه ....

تواسفندکه میشه تازه یادمون می افته ای دادبرمن ...سال تموم شد چیکار کردیم چیکار نکردیم ؟ هیجی اززندگی نفهمیدیم همش همینجوری گذشت ..و....... مردها بنابرنوع ازادی که دارن وصدالبته نوع ژن بیخیالی که تو وجودشون هست بیشتراززنها بفکرخودشون هستند ..ولی زنها نه ..زنها همیشه نگرانند همیشه درحال دویدن هستن ...انگاری تواین جامعه جهان سومی ما باید برای هرزن یه تابلو ایست بزنند که همه متوقف بشن وایسن و بخودشون نگاه کنند ببینند برای خودشون چیکارکردند ؟ ...

برای هرزن فرقی نداره تحصیلکرده یا بیسواد ،پیریاجوان باید یه تابلو ایست باشه که به ایسته به خودش نگاه کنه وبه میراثی که اززنهای گذشته سرزمینش بهش رسیده اینکه چقدر دراین میراث دست برده شده وچقدر بهش وابسته هست یا نیست ..مردها دنیای متفاوتی دارن ودرکناردنیای ساده ای که دارند بی خیالی هم دارند اما زنها پیچیده هستند با هزاران هزار مسئله وفکر درگیرند...وتازه اسفندکه میشه زنها تقریبا تعدادزیادی از زنها ازخودشون میپرسن سال تموم شد چیکارکردیم عمرمون رفت برای خودشون تابلو ایست میسازن اما  بازدغدغه دیگه ای دارند که گاهی موجب افسردگی زنها میشه وگاهی تابلو ایستی که ساختن یادشون میره ...(زیادشدبقیه اش چن روزدیگه)

روزمادر11فروردین هست ولی برنامه تقدیرازمادران معلول روتا اخرسال برگزارمیکنیم به همون روال قدیمی دوستان هرکسی خواست دراین امر خیروخداپسندانه شرکت کنه میتونه ازطریق وبلاگم وتلگرام وبلاگ باهام درتماس باشه ...

درسته تعریفی نمینویسم ولی کانال تلگرامی وبلاگم به ادرس ( telegram.me/qapdarya ) هست که اونجا کوتاه هم مینویسم دوست داشتیدسربزنید

خداروشکر یادمون نره توهمه روزهامون خوشی وناخوشی همدیگه رو دعا کنیم وبرای هم ازته دل موج مثبت بفرستیم برای جسمی ..مالی ..روحی........ خدایا کمکمون کن که بتونیم ازته دل وبا نیت پاک ازت بخشش بخوایم برای همه وقت هایی که بودی وما ندیدیم ...ویا شاید نخواستیم بببنیمت....خدایا شکرت...


http://mj6.persianfun.info/img/93/6/Naghl-Ghol14/351574_487.jpg


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۱۲
دریا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">